این هفته بسی محتوا دار بود
شنبه ای که با سوتی شروع کردم و تا نصف روز بخاطرش داشتم فشار میخوردم
زنگ ریاضی که معلم از تکلیف ننوشتمون فشاری بود و درحال فشار خوردن با نشیمنگاه مبارک خورد به گوشه میز و اصن به رو خودش نیاورد..
و زنگ دفاعی و معلمش که همیشه حرفاش منو تا یه هفته به فکر فرو میبره
یکشنبه ای که با امتحان کار و فناوری شروع شد و هممون خراب کردیم
مطالعاتی که همه داشتن خاطراتشونو میگفتن و معلمی که قبلا سگ بود کاملا پایه شده بود
زنگ زبان تقلبامون لو رفت (جوریکه برا زبانم تقلب میکنیم...) و بعد دیدیم سوالا با اون کلاس فرق داره...آنی و دوستان اومدن تو کلاس و فساداشونو کردن و کتاب منم آنی حل کرد
و زنگ املا که انگشتام شکست..آخه براچی باید از کل واژه نامه بنویسم مگه دوم ابتداییم..؟
دوشنبه ای که معلم زیست: وقتی یکی بارداره یا پریوده میتونه حموم کوتاه بره و بعدش اونجارو (همونجا•-•) با سشوار خشک کنه...ما: همچنان ما:
کنفراس دینی توسط ساغر و فلورا که کاملا داشتن با کنایه و فقط از رو میخوندن
و زنگ هنر و تتوی 9.3 ای بچها و عکسی که یکی توش فاک نشون داد و معلم برا سانسور کردنش دو سه تا قلب رو عکس گذاشت و فرستاد
سهشنبه ای که معلم ورزش بعد از گذروندن کرونا به مدرسه برگشته و بود و 20 سال پیر شده بود
معلم زمین که منو از قبول شدن دوستم واسه سال بعد کاملا نا امید کرد (پ ن: ولی هنوزم غلط میخوره قبول نشه)
و در اوردن ادای معلم شیمی و فشار خوردناش توسط یکی از بچهامون که واقعا خندیدیم سرش
چهارشنبه ای که خواب موندم و دیر رسیدم مدرسه و دیدم صفه و با اندوه فراوان رفتم تو صف.
امتحان لغات ادبیاتی که با موفقیت انجام شد و فیزیک که رسما داشتم میخوابیدم.
خوراکی مورد علاقم که آنی دزدید و مثل بچها سرش دعوا کردیم تهشم انگشتر سوگند گم و گور شد منم به کوکیام نرسیدم
و زنگ آخر که حکم بازی کردیم و تیتراژ باب اسفنجی و خوندیم ولی من خیلی ناراحتم ازینکه هیچکس تیتراژ بره ناقلا رو بلد نیست..