اهم اهم..سلام

خب درسته که خدافظی کردم و رسما رفتم ولی خب من از اونام که حتی اگه قرن ها هم یچیو فراموش کنن یهو میبیننش و دلشون تنگ میشه با گریه و زا- یعنی درواقع یه اشتیاق اینقدی🤏🏼 برمیگردن بهش

البته خب همونطور که گفتم توان و حوصله گردوندن وب ندارم ولی دروغ چرا؟ هفته ای حداقل یه بار میومدم ببینم کسی چیزی گذاشته یا نه (با اینکه کلا وب دو نفرو بیشتر ندارم و اونهاهم خیلی اینجا نیستن) و یکی از جالبترین چیزایی که بنظرم اومد اینکه هرچی قبلا میذاشتم هیچ ری اکتی نداشت تعدادم همون بود بعد تو این یه سال یهو 45 تا شدیم...منطقیه

تغییر هم که زیاد کردم..دیگه اونقد که قبلا بودم کیپاپر نیستم، درواقع میشه گفت فن چیز خاصی نیستم و سلیقم از هر شاخه یچی برمیداره. امتحانامم که تموم کردم امروز و حداقل تا تیر زندگی میکنم. امسالم که مثل هر سال کلی خاطره خوب و بد تو مدرسه و زبان و سایر موارد ساختیم و جا داره به کادر و معلمای واقعا قشنگ مدرسمون (جدی میگم، تک تکشون تو قلبمن مخصوصا یکیشو-) اشاره کنم که تنها دلیل برای رفتنم به کلاسای تابستونه. و خب آره دارم مثل همیشه پراکنده حرف میزنم پس سخن را کوتاه کرده و میرویم پی کارمون

اوندفعه گفتم دیگه نمیام ولی الان نمیدونم..شاید یهو اومدم باز

و اینم بگم که عکسای این بالا پریده بود و دستی به سر و روشن کشیدم ولی خب خیلی بلد نیستم و موندم این عکس اون گوشه و بکگراندو چه کنم..و نمیدونم با اینکه قرار نیست جای خاصی باشه چرا اهمیت میدم بهش...یجورایی هنوز برام جالبه اینجا

همین دیگه..خوشحال هم میشم اگه حرفی سخنی چیزی بود بیاین که حرف بزنیم چون اگه چیزیم نزارم سر میزنم...