۴ مطلب در بهمن ۱۴۰۱ ثبت شده است

میک یور بادی واین لایک دیس..

00:00

یکی از کفترام مرد..اسماشونم گذاشتم

کیومرث مارکو کاووس (این ممکنه تغییر کنه) اونیم که مرد مارشال بود

شاید بنظر نیاد ولی ناراحت شدم واقعا

 

کم کم دیگه دارم از حالت سرما خوردگی در میام چون این سرماعه که داره منو میخوره..

از اینکه امروز کلاس نرفتم بسی شادمان و مسرورم

آره دیگه شووتان خوش

  • ۵
  • نظرات [ ۴ ]
    • Acha Kim
    • جمعه ۲۱ بهمن ۰۱

    قرنقاطی نویسی به تقلید از آنی

    1 امروز واقعا حال داد

    2 با معلم کامپیوتر رفتیم از نه یک دنی و دزدیدیم رفتیم دفتر معلما بعد معلم ادبیات داشت برگه هارو صحیح میکرد هرچی پرسیدیم نم پس نداد

    3 با سه کله پوک رفتیم حیاط مدیر اومد گفت برید بالا سرده گفتیم نههه اصن سردمون نیست خیلیم حالمون خوب اونم گفت اوکی

    4 یکم بعد یخ کردیم رفتیم بالا خودمون 

    5 باهاشون حکم بازی کردم و اولین دستم بردیم با اینکه اصن بلد نبودم

    6 پاسور میخوام برام پاسور بخرید*-*

    7 یچی دیگم بازی کردیم نمدونم اسمش چیه ولی باید میگفتیم کارت بعدی شمارش کمتره یا بیشتر اونم باحال بود

    8 رفتم سایت دیدم آنی و هلن و یکی دیگه داشتن بازی میساختن و برای آهنگش پیشنهادامون یکی از یکی اسیدتر بود (آخه منیاک بی کلام..؟)

    9 مدرسه رد داده بود رسما...یکی صدا آژیر در میورد یکی سینه خیز میرفت یکی جیغ میزد اصن یه وضعی. معلم مطالعات گرخیده بود

    10 با افتخار سرما خوردم و امروزم بدون توجه به این قضیه هرچی تونستم خوردم

    حالوم خوب👍

  • ۲
  • نظرات [ ۱۱ ]
    • Acha Kim
    • چهارشنبه ۱۹ بهمن ۰۱

    دیشب..شایدم کلا دیروز

    دیروز از صبح داشتم برا ویکوک طولانی ای که از دست دادم عزاداری میکردم و تهشم به این نتیجه رسیدم که ممکن بود گشادی نزاره برم ببینم

    ولی نههه وقتی ویکوک بود حتما میدیدم

    ظهرش رفتیم خونه مادربزرگ گرامی و تو اتوبوس 4 تا دختر دانشگاهی جلومون بودن بعد آرمی بودن یکیشون داشت یه تیکه از دچیتا رو میخوند و خب ذوق^v^ 

    آره بعد شوهرخالم 4 تا کفتر...نه چیز ینی مرغ عشق که حاصل عشق مرغ عشقای خودشون بود داد و جدا خیلی سروصدا دارن

    برگشتنی برف میومد و مردیم تا برسیم خونه

    و باید بگم که اتک بدی از اینکه کوک آنهولی رو خوند خوردم حالا مونتای دیگه بماند...

     

    دستتون بخیر شبتون درد نکنه 

    *مرغا بین من و ثنا تقسیم شده و باید برا دوتاشون اسم بزارم ولی ذهنُم خالی...خالی خالیم نیست ولی خب پیشنهادی چیزی..؟

  • ۱
  • نظرات [ ۲ ]
    • Acha Kim
    • جمعه ۱۴ بهمن ۰۱

    خون خون خون...و مرگ

    سرما نخورده باشم خوبه..‌.دفاعی خیلی چرته اصن چرا باید بخونیمش..؟ بعدشم چرا انقد زیادههه؟

    حالم بد از تنفس ساقطم

    دبیر ادبیاتم انقد که باشعوره اومده تکلیف داده

    خب کوری مگههه؟؟ امتحان دارم

  • ۱
  • نظرات [ ۸ ]
    • Acha Kim
    • سه شنبه ۴ بهمن ۰۱
    𝙄 𝙬𝙞𝙡𝙡 𝙣𝙚𝙫𝙚𝙧 𝙙𝙖𝙣𝙘𝙚, 𝙩𝙝𝙚 𝙬𝙖𝙮 𝙄 𝙙𝙖𝙣𝙘𝙚𝙙 𝙬𝙞𝙩𝙝 𝙮𝙤𝙪